خلاصه داستان:
نوشین، زن جوانی که خارج از ایران بزرگ شده، همسرش را در یک تصادف از دست می‌دهد و پدرش نیز بر اثر همان تصادف معلول می‌شود. او به اصرار پدر به دنبال کشف راز خانوادگی، بعد از سال‌ها همراه با دختر کوچک و پدرش به ایران می‌آید.
اتفاقاتی در چهل سال قبل، باعث شده که خانه قدیمی پدربزرگش برای سالیان مدید متروک و خالی از سکنه بماند. در تمام این سال‌ها کلید خانه متروک به دوست خانوادگی قدیمی‌شان سپرده شده بود.
تلاش و صحبت‌های دوستشان مبنی بر مناسب نبودن شرایط خانه، نمی‌تواند مانع تصمیم نوشین برای ورود به ملک قدیمی شود؛ علی‌الخصوص با دختر بچه‌ی کوچک و پدر ناخوش احوال.
آن‌ها برای مدتی کوتاه در خانه ساکن می‌شوند و این آغاز ماجرا و نمایان شدن نشانه‌هایی از اتفاقاتی است که در خانه رخ داده بود…
اینجــــــا کســـی اســـــت پنـهـــــان…