بررسی فیلم «گاو» مهرجویی؛ نخستین گام قدرتمند موج نو در سینمای ایران
برترین فیلمهای موج نو
«گاو»؛ تصویری واقعی و تلخ از جامعه
در سال ۱۳۴۸ داریوش مهرجویی فیلم «گاو» را بر پایه داستانی از غلامحسین ساعدی کارگردانی کرد. برای این فیلم به خاطر ارائه تصویری واقعی و تلخ از شرایط جهنمی روستاهای ایران پروانه نمایش صادر نشد. اما این فیلم که مخفیانه به خارج رسیده بود، جایزه منتقدان را در جشنواره ونیز از آن خود کرد. این موفقیت بینالمللی آن هم به خاطر یک فیلم توقیفشده، برای سینمای بحرانزده ضربهای گیجکننده بود. فیلم گاو تنها یک سال بعد جواز نمایش گرفت، آن هم پس از افزودن یک «توضیح» در تیتراژ فیلم، که داستان را به «پیش از سالهای انقلاب سفید» عقب میبرد.
داستان گاو از این قرار است:
همه امید زندگی مش حسن به تنها گاوی است که در طویلهاش دارد و از وجود آن علاوه بر امرار معاش خانواده خود، افراد روستا را نیز بهرهمند میسازد. همه این مسائل باعث شده است که مش حسن دلبستگی خاصی به این گاو داشته باشد. اما روزی که مش حسن به شهر رفته، گاو به علت نامشخصی میمیرد و افراد روستا با موافقت همسر مش حسن نعش گاو را در حیاط منزلش دفن میکنند و پس از بازگشت مش حسن وانمود میکنند که گاو گریخته است ولی او باور نمیکند و اعتقاد دارد گاوش زنده است. از آن پس حالش دگرگون میشود و خود را گاو میپندارد. کوشش و پند و نصیحت بزرگان و ریشسفیدان روستا، چارهساز نمیشود و سرانجام کدخدا و مش اسلام تصمیم میگیرند که او را دست و پابسته و جهت درمان به شهر ببرند؛ اما مش حسن در راه از دست آنها میگریزد و با سقوط در درهای میمیرد.
گاو دومین ساخته داریوش مهرجویی بعد از فیلم الماس ۳۳، از موج نوی سینمای ایران بود و جزو اولین فیلمهای ایرانی بود که در غرب و اروپا مورد توجه و تحسین قرار گرفت.
پیش از این، نمایش «گاو» نوشته غلامحسین ساعدی در ۲۹ اردیبهشت ۱۳۴۴ در تلویزیون به کارگردانی جعفر والی و با بازی عزتالله انتظامی (مشحسن)، علی نصیریان (مشاسلام)، جعفر والی و عصمت صفوی به صورت زنده اجرا شد.
فیلم سینمایی «گاو» که بر اساس داستان «عزاداران بیل» غلامحسین ساعدی به کارگردانی داریوش مهرجویی در سال ۱۳۴۸ ساخته شد در فضای سینمایی آن روز بسیار بحثبرانگیز شد به صورتی که از شاه تا مسئولان و عموم طبقات جامعه این فیلم را دیدند و حتی به قول احسان نراقی شاه پیام فیلم را هم گرفت.
بر اساس سندی سهبرگی که حاوی نامه داریوش مهرجویی به پهلبد وزیر فرهنگ و هنر است، گزارش اکران فیلم برای قشرهای مختلف از روشنفکرانی مثل جلال آل احمد و بهمن فرسی تا مستخدم اداره فرهنگ و هنر آمده است. این سند منحصر به فرد نشان میدهد که کارگردان فیلم خود راوی نقدهای موجود در فیلم است.
«محترماً معروض میدارد طبق فرمایش حضرتعالی در جلسهای فیلم گاو در حضور آقای علاقهمند و عدهای تماشاچی گوناگون نویسنده، شاعر، کارمند اداره، دانشجو و مردم عادی به معرض نمایش گذاشته شد. فیلم به طور کلی برای طبقه انتلکتوئل قابل بحث و برای دیگران جالب و درخور ستایش بود. دو سه تن از جوانان دانشجو و کارمند شدیداً تحت تأثیر قرار گرفته بودند و تبریک میگفتند و برای مردم عادی فیلم جالب و سرگرمکننده جلوه نمود و در بعضی قسمتها شدیداً مؤثر و درخور چندین بار دیدن. از میان جمع انتلکتوئلها آقای منوچهر انور فیلم را از نظر بصری بسیار درخشان و قابل ستایش دانست اما در مورد داستان گفتند که قلب آن کاذب است، دیالوگها «پوچ و پرتاند» و حادثه آنگونه که باید و شاید واقعی جلوه نمیکند.»
از نظر آقای جلال آل احمد فیلم مهمی است و نباید یکبار آن را دید. ایشان پیشنهاد داد که یک بار دیگر به همراه دیگران فیلم را ببیند و از آن یادداشت بردارند…
مهرجویی در ادامه نظرات افراد دیگر را نیز آورده است:
- رضا براهنی – فیلم فوقالعاده است و نباید دستی به آن زد.
- سیمین دانشور – فیلم نسبت به نمایش، در تأکید بر شخصیت مش حسن ضعیفتر است.
- بهمن فرسی – فیلمی نیست که بشود سریع قضاوت کرد؛ باید دوباره دید.
- منوچهر طیاب – کاراکترها به طور برابر پرداخت نشدهاند؛ فیلم برای برخی مخاطبها گنگ باقی میماند.
طلایی، مستخدم: «چرا در صحنه شب صدای قورباغه نیست؟ و در طویله صدای سوسک و حشره شنیده نمیشود؟»
در پایان، مهرجویی به نقل از منوچهر انور مینویسد:
«با این فیلم حقیقتاً جنبش سینمای فارسی به چشم میآید.»
در کتاب «فرهنگ؛ سایه نبوت» به قلم خسرو طالبزاده، به فیلم «گاو» اشاره شده و نقلقولی از امام خمینی آمده است:
«مثلاً فیلم گاو آموزنده بود… نظیر فیلم «گاو» میتواند فیلم فرهنگی و آموزندهای باشد و فکر و روح بیننده را تعالی دهد.»